تاریکه این خونه بدون تو
تاریکه این خونه بدون تو
از خاطرات تو که رد میشم بی اختیار بارونیه چشمام از تو همین دلتنگی جا مونده من حتی این دلتنگی رو می خوام
از خاطرات تو که رد میشم
بی اختیار بارونیه چشمام
از تو همین دلتنگی جا مونده
من حتی این دلتنگی رو می خوام
شیرینه واسم غصه تُ خوردن
حتی از دور عاشقت بودن
گاهی تو رویای تو راه رفتن
رویایی که چشمامُ ترسوندن
“تاریکه این خونه بدون تو
دوریه تو چشم منُ تر کرد
تاریکی هم خوبه یه وقتایی
گاهی نباید شمع روشن کرد
تو خواستی که سهم من این باشه
من راضیم حتی به اینقد کم
حوای من هرگز نفهمیدی
اصلا چی شد آواره شد آدم”
تنها دلیل زندگیم بودی
که پای تو احساس من گیره
هی با خودم میگم تموم میشه
این روزهای بی دلیل میره
عشق بهترین درمونه اما خب
گاهی خودش هم بدترین درده
سخت میشه که یک عمر دور باشی
از اونی که بد عاشقت کرده