خیلی خوشبختی

تسلیم نمی شیُ می جنگی پای تموم حرفات میمونی آزادی رو فریاد باید زد حتی تو زندان عین زندونی

تو سرت امواج یه دریاس
که هر بار میخوره به یه صخره
هر چی هم که آسون بگیری
باز این زندگیه لعنتی سخته

دردا کوه می شن روی دوشت
تا خم بشی و کج پُشتت
دنیا جلوت یه سد می سازه
تا مانعه ای شه واسه رُشتت

مشت می کنی دستت رو محکم تر
تا حرص این دنیا خالی شه
فکر می کنی چیزی عوض میشه
دنیا عدالت آخه حالیشه

تو فکر تغییر جهان بودی
اما جهان تو تغییر کرد!
خوابُ خیال های خوبت رو
به بدترین شکل تعبیر کرد

تسلیم نمی شیُ می جنگی
پای تموم حرفات میمونی
آزادی رو فریاد باید زد
حتی تو زندان عین زندونی

پاشو بجنگ فردا تو دستاته
تو مرد این روزای سختی
خوابات و بهتر تعبیر کن
بلند بخند تو خیلی خوشبختی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/114994کپی شد!
392