اشتباه خودم بود
هر روز عشقشو کمتر کرد و.…
روزی صد بار رفت وترکم کرد…
اشتباه خودم بوده…
اره چشم کور بشه دندم نرم…
چیزی به اسم منطق نداشت و…
این دستم براش نمک نداشت…
هرچیم میگفتم سریعا…
برمیخورد به تریج قباش..
باس میفهمیدم چه مرگشه…
عقده داشت میخواست تو چشم باشه…
قلبش مثل یه ترمیناله که…
نمیتونه یه جایی ثابت باشه…
با اینکه هی پیشش بودم..
ندید من چجوری واسش مردم..
دم از تعهد و پاکی میزد...
زیرابی میرفت مثل آب خوردن..
منو باش…خیال کردم که میشه…
واسه دردام یه مرهم..
حالا که میخواد نباشه….
بره خب به جهنم...
بره هرجا که میخواد…
منم گفتم که خیر پیش…
با یه ادم حسابی..
پر میشه جای خالیش..