چی می گذره توی سرت روانی آخه
به من بگو چه نقشه ای برام کشیدی
تو مثل گرگ توی لباس بره بودی
بهم بگو برای من چه خوابی دیدی

با بچه بازیات من و کلافه کردی
تو زندگیم یه آدم اضافه بودی
با این که مثل روز برام روشن اما
به فکر جادو جنبل و خرافه بودی

من از زمانی که تو زندگیت بودم
ندیدم حتی من یه آدم حسابی
چقد بگم چوب خدا صدا نداره
حالا باید بشینی کشک تو بسابی

وقتی من و دیدی ازم عبور کردی
وقتی که حس شیشمم لگام میزد
چطور می شد ببخشمت لیلی خائن
وقتی غرورم دم از انتقام میزد

بگو مگوی ما که فایده ای نداره
راز من و تو پیش هم خاک نمیشه
تاریخ و هر چقد اگه لاک بگیرم
ننگ تو از دامن من پاک نمیشه

با این که را به را به من دروغ گفتی
یا این که من از تو دل خوشی ندارم
رفتن تو برای من گرون تموم شد
داغ تو من کجای این دلم بذارم

توی این قبر اصلا مرده ای نیست
یکی از رفتنت خوشحال می شد
بهت گفتم دوست دارم عزیزم
ولی ای کاش زبونم لال می شد