تشویش
تشویش
هنوز حرفامو نشنیده
نگو باید بری دیره
همیشه توی آغوشت
زمان از دست من می‌ره
کنارت زندگی کردن
واسم پایان تشویشه
تو انقد خواستنی هستی
خدا هم عاشقت می‌شه
با زیباییِ بی حدت
به این عشق عادتم دادی
گرفتارت شدم جوری
که واسم سخته آزادی
همین که با منی خوبه
پر از دل بستنی خوبه
باهات فردامو می‌سازم
شریک خونه‌می خوبه
میگی دیوونه‌می خوبه
به پات دنیامو می‌بازم
تو حتی وقتی که دوری
شبیه سایه نزدیکی
نباشی این همه عشقو
بگو قسمت کنم با کی؟
همین که با منی خوبه
پر از دل بستنی خوبه
باهات فردامو می سازم
شریک خونه‌می خوبه
میگی دیوونه‌می خوبه
به پات دنیامو می‌بازم
#معصومه_قریشی
پ.ن: این ترانه واگذار شده است.
فرخنده تميمي
سلام عشق خواهر... ترانه ت جذاب بود .. ترجیع بندتو دوس داشتم... احسنت بر تو?
معصومه قریشی
عزیزدل خواهر برگشتنت به آکادمی و خوندن نظرت از اون حسای خوب بود، مرسی هستی?
Majid1370
بسیار زیبا
امیررضا
اثری بسیار زیبا خلق کردید مثل کارهای قبلیتون.نوع قلمتون رو دوست دارم، احساس ساده بودن متن در حالی که به هیچ وجه ساده نیست و از حرفه ای گری خاصی برخوردار است. موفق باشید خانم قریشی
عباس مقدم
درود بانو با تایید نظر جناب عباسی این مصرع بنظر من اینجور بود بهتر میشد هنوز خرفامو نشنیدی میگی باید بری دیره؟ و یا تو با جادوی احساست به این عشق عادتم دادی البته صرفا نظر من بود سبزبمانید
عليرضا عباسي
سلام خانم قریشی عزیز ترانه ی خوبی بود. تنها اول ترانه تون از کسی صحبت میکنید که قصد رفتن داره و در این رابطه موندگار نیست و در ترجیع بند میگید همین که با منی خوبه ... و بیشتر ترانه رو با ترجیع بند پرکردید که کمی جای کار داره...
امید پردلی
زیبا و دلنشین ولایک برانگیز