ترانه

دست دردست دیگری

ازکنار پیاده رو دیدم
دست دردست دیگری دارد
میزند بوسه روی دستانش
حال واحوال بهتری دارد

خنده هایش به من جنون میداد
توی چشمش ستاره می دیدم
کاش می شد که غنچه ی بوسه
ازلبانش دوباره می چیدم

دفتر عمر من ورق میخورد
لحظه هایم بدون تو رد شد
از زمانی که رفته ای حالم
لحظه لحظه بدون تو بد شد

حق من این همه خیانت نیست
من همیشه برای تو مردم
لحظه هایی که حال توبد بود
من به جای توغصه میخوردم

کاش میشد برای یک دفعه
جای مارا یکی عوض میکرد
دست دردست دیگری بودم
میشدم مثل تو منم نامرد

#منیژه_باقری_رویا

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/113326کپی شد!
343
۱
۱
۱

  • حامد تقی خواه سلام زیبا سرودید اما پیشنهاد میدم در بند اخر :جای مارا بشود جای مان را / ما و مان تفاوتی در عروض باهم ندارند و در سولفژ هم دیرند یکسانی دارند