غزل
عاشقانه
عبور می کنم آهسته از تمام خودم
تو را از اول قصه زدم به نام خودم
غزل سرودم از احساس ناب با اینکه
برای چشم تو گفتم ولی به کام خودم
کمین نشسته ام اینجا که باز برگردی
که ماهرانه بیاندازمت به دام خودم
چگونه با چه زبانی؟ میسّراست اصلا؟
به جمله ای بشوی کودکانه خام خودم
توهم به ریش من بی نوا بخند اصلا
منی که گم شده ام در پس کلام خودم
خودت بگو چه جوابی برای من داری
که بردی از من خود را به انضمام خودم…
#سارا_موسوی _نژاد