عاشق پیشه
میگفتی توی زندگیت کسی نیس
خودتم دیگه حتی دوست نداری
تو عاشق پیشه ساختی از منی که
نداشتم تا به حال با عشق کاری
به جز درس و کتاب و کارِ خونه
به جز فیلمای تکراری رو دیدن
شده کارم شبا دنبالِ وُیسات
توو گوشی گشتن و تا صُب(ح) شنیدن
حواست پرتِ هر کس بود جز من
همش پیشِ تو بود امّا حواسم
تو لذت بُردی و من حرص خوردم
خودآزاری رو عادت کردی واسم
تو رو کم دارم این روزا توو دنیام
توو دنیای تو امّا من زیادم
خیال کردم یه روز آروم میشی
دلم رو دستِ طوفانِ تو دادم
دلت واسه غرورِ من نمیسوخت
جوابی واسه دوس داشتن نداشتی
میگفتی من حواسپرتم ولی تو
حواست بود وقتی جام گذاشتی