می دَرم ....می دَری ....می دَرد
دَریده
- میشود کند لباس از تن با
- حرص گریه های بعد از تو
- زیر دوش دوباره یخ کردو
- درد دست و پای بعد از تو
- میشود اسیر دستای
- رخت تیره های خود باشی
- هی سیاه بپوشیو دور از
- بیست و چند رنگ مداد نقشی
- هی خیابان را قدم قدم بروی
- سمت ناکجای دور رویایت
- هی بریده بریده حرف بزنی
- حرف بودو نگفته چشم هایت
- نصفه شب را به کوچه ها بدوی
- با جنون و گریه راه بروی
- تا که میتوانی داد بزنی
- مرده باشی مرده ی عصبی
- تا همیشه توی خود باشی
- مثل لاک پشتی بریده از پایش
- پای رفتن نداشته باشی تا
- پا بزاری میان چشم هایش
- زندگی سیاه سفید باشد
- رنگ رخ و سفیدیه موهات
- یک کمر خم کنی درست مثل
- پیچ تند کمان ابروهات
- مشت مشت به صورتت بزنی
- خود زنی کنی زمین بخوری
- روز و شب منتظر بمونی و حیف
- هیچکس بهت نگه چطوری ؟؟؟
- میشود ! میشود ! به خدا میشود
- زنده باشی زندگی نکنی
- گرگ باشی آخرش دریده شوی
- گرگ باشی درنگی نکنی…..
- .
- .
- .
- #علی یاری