آیا ترجمه و تالیف در حوزه ادبیات کودک در یک رقابت نابرابرند؟
سالهاست یکی از دغدغههای جدی طیفی از فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان، پیشی گرفتن ترجمه از تالیف است؛ این دغدغه را چقدر باید جدی بگیریم؟
سالهاست که یکی از دغدغههای جدی ادبیات کودک و نوجوان، پیشی گرفتن ترجمه از تالیف است. بعضی معتقدند که نویسندگان ما آنچنان که باید و شاید کودک و نوجوان امروز را نمیشناسند و با ذهن و زبان او آشنا نیستند و همچنان کودکی و نوجوانی خود را مرور میکنند. برخی دیگر هم براین باورند که ترجمه و تالیف در یک رقابت نابرابر قرار دارند و مترجمان، بهترینها را انتخاب و ترجمه میکنند و انتشار کتابهای ترجمه به خاطر نبودن کپیرایت، برای ناشران بهصرفهتر است و همه این موارد به تالیف لطمه زده.
محبوبه نجفخانی، مترجم مجموعه «نامههای فلیکس» معتقد است که ترجمه به تالیف آسیب نمیزند. به گفته او هیچکدام از کشورهای اروپایی که زبانی به جز زبان انگلیسی دارند مانند فرانسه و آلمان و سوئد و نروژ، درهای خود را به روی ترجمه نمیبندند. زیرا ترجمه کتابهای خوب موجب ایجاد ژانرهای تازه در ادبیات و غنای ان میشود.
نجفخانی با اشاره به اینکه درصد عمدهای از کارهای تالیفی ما مخاطب ندارد میگوید: کودک و نوجوان امروز، چهره خود را در آینه کتابهای تالیفی نمیبیند. هنوز بسیاری از نویسندگان ما کودکی و نوجوانی خود را به تصویر میکشند و اهمیت این مساله را درک نکردهاند که دنیای امروز بچهها تغییر کرده و چارهای جز درک این دنیا و این فضای جدید وجود ندارد.
به گفته مترجم مجموعه آثار رولد دال، یکی از رسالتهای ترجمه در همه جای دنیا، الگوسازی است، اما نویسندگان ما در برابر هر تغییری مقاومت میکنند.
نجفخانی، در پاسخ به اینکه برخی نویسندهها فکر میکنند عدم استقبال از کارهاشان به خاطر ترجمه و جدال نابرابر تالیف و ترجمه است میگوید: کتاب خوب، راه خودش را پیدا میکند و بچهها آن را میخوانند. همانگونه که داستانهای آرمان آرین را خواندند. در حالیکه آن زمان نه آرین معروف بود و نه ناشر سهگانه «پارسیان و من».
مترجم «پسرخاله وودرو» معتقد است نباید تخیل و خلاقیت بچهها را محدود کرد. امروز بچهها با کتابهایی ارتباط برقرار میکنند که نویسندههاشان دنیای بزرگتری را زیسته و افق دید گستردهتری دارند. من هم دلم میخواهد از تالیف حمایت شود، اما دلخواه من جدای از واقعیت موجود است. نوجوان ایرانی با کتابهای تالیفی، ارتباط چندانی برقرار نمیکند و نویسندگان تا زمانی که این واقعیت را نپذیرند، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
متولیان فرهنگی از تالیف حمایت کنند
مصطفی رحماندوست در جایگاه یک شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، متفاوت با محبوبه نجفخانی میاندیشد. به گفته او اینکه توقع داشته باشیم آثار ایرانی با کارهای خارجی برابری کنند، توقع بیهودهای است. به این خاطر که سابقه ادبیات کودک در ایران به بیش از ۶۰ سال نمیرسد در حالیکه این گونه از ادبیات در کشورهای دیگر، ۲۰۰ سال قدمت دارد. پس نمیتوان نقش و اهمیت تجربه را نادیده گرفت و تجربه ما با آنها برابری نمیکند.
شاعر مجموعه «ترانههای نیایش» انتشار کتابهای ترجمه را مقرون بهصرفهتر از تالیف میداند و میگوید:متاسفانه ما هنوز قانون کپیرایت را نپذیرفتهایم. به همین دلیل برای ناشران ما بهصرفهتر است تا به جای انتشار کتابهای تالیفی، اثار مختلف را ترجمه و منتشر کنند. نه کپیرایت پرداخت میکنند و نه هزینه تصویرگری.
رحماندوست برخلاف نجفخانی معتقد است ترجمه و تالیف در یک رقابت نابرابر هستند. به این معنی که مترجمان، از میان انبوه کتابها، بهترینها را جستجو و انتخاب میکنند اما در تالیف، چنین مسالهای معنا ندارد.
به گفته شاعر مجموعه «پنجتا انگشت بودند که…» مسئولان فرهنگی باید برنامههای کلان برای حمایت از تالیف داشته باشند و تدبیری بیندیشند تا کتاب ارزانتر شود وگرنه هر روز شرایطمان، بدتر از این میشود.
نوشین نیلفروشان، مدیر انتشارات زعفران است. ناشری که طی سالهای اخیر، با چاپ «نامههای فلیکس»، توجه مخاطبان بسیاری را جلب کرده است. او هم شناخت مخاطب و هم بازار را ضروری میداند و میگوید: ما پیش از اینکه بخواهیم کتابی را منتشر کنیم از هرجهت آن را مورد بررسی قرار میدهیم و هم به مخاطب خود و سلیقه او فکر میکنیم هم به بازار کتاب. بیگمان ناشران نمیتوانند به بازگشت سرمایه خود فکر نکنند و لازمه این کار توجه به سلیقه مخاطب است.
به گفته این ناشر کودک، بچهها از کتابهای خوب و خلاقه چه ترجمه باشد و چه تالیف استقبال میکنند. اما کتاب باید با ذهن و زبان آنها هماهنگ باشد. برای نمونه انتشارات زعفران، مجموعه «نامههای فلیکس» را منتشر کرد و با استقبال خوب بچهها روبهرو شد. حالا این انتشارات در پی ایرانی کردن این مجموعه است. در مجموعه جدید یک گربه ایرانی به نام «نیلی» به شهرهای مختلف ایران سفر میکند و درباره آداب و رسوم و غذاها و جاذبههای گردشگری هر شهر مینویسد.