منو داری می سوزونی

منو داری می سوزونی , تنم آب شد تو این آتیش

اگه گفتن گناش چی بود , بگو گناش بوده مردیش

منو داری می سوزونی , کی رو من تکه گاه کردم

چقده دیر فهمیدم , یه عمره اشتباه کردم

منو داری می سوزونی , منی که پر ز تشویشم

تو میگی مات شدم اما , ببین نامرد هنوزکیشم

منو داری می سوزونی , تو ای کابوس این شبهام

می خوام پاک شی تو از ذهنم , همینو از خدا می خوام

منو داری می سوزونی , منی که عاشقت بودم

نمی ذاشتم گریه کنی , آخه من عایقت بودم

منو داری می سوزونی , تو تنهایی این شبهام

نمی دونم کجایی تو , می میرم من از این ابهام

منو داری می سوزونی , من از ابهام می ترسم

به من الهام شده رفتی , من از الهام می ترسم

منو داری می سوزونی , خدایا این چه حالیه ؟

چرا عکسش سر جاش نیست ؟ , چرا این قاب خالیه؟

https://www.academytaraneh.com/103009کپی شد!
819
۲

  • حسین خزایی منو داری می سوزونی , م / ن(و) / دا / ری / می / سوو / زوو / نی ت ت تن تن / تن تن تن تن تنم آب شد تو این آتیش .. جابه جایی ارکان ت / نم / ااب / شد / توو / این / اا / تیش اگه گفتن گناش چی بود , بگو گناش بوده مردیش .. جابه جایی ارکان بسیار بد . با اندکی تامل و خانش چندباره متوجه نقطه ضعف اثر خود مشید . دوست من برای موارد این چنین که به شخصه می تونید در یک خانش بسیار ساده پی به اوون ببرید .. چنین کوتاهی واقعا بددد. ریتم .. ضرب آهنگ . یکدست و یکنواخن یعنی وزن سالم . و لاغیر منو داری می سوزونی که ساختار صحیش داری منو می سوزونی . با توجه به کاربرد مکرر خیلی خوب توو کار ننشسته . مخصوصا با این ساختار و کاربرد نامتعارف. عزیز من مکالمه و گپ معولو تو بنویس . چرا ساختار دستور زبان مرسوم تنها برای وزن کار دچار چالش میکنید . البته با یک کاربرد ناخوشایند. منو داری می سوزونی , کی رو من تکه گاه کردم چقده دیر فهمیدم , یه عمره اشتباه کردم منو داری می سوزونی , منی که پر ز تشویشم پر ز تشویشم . ** زبان کارتو حفظ کن . دوست من . پر از تشویشم نه ز تشویشم تو میگی مات شدم اما , ببین نامرد هنوزکیشم یعنی چی ؟؟ توو انتخاب گزاره ها و نوع تصویر سازیت وسواس باش . منو داری می سوزونی , تو ای کابوس این شبهام شعر حماسی مگه داری می نویسی.. چرا زبانت دوباره تغییر کرد . حواسه باشه تا به حا سه زبان استفاده کردی . محاوره / عامیانه نوشتاری / کلاسیک می خوام پاک شی تو از ذهنم , همینو از خدا می خوام از ذهنم در حالیکه در بند های بالاتر گفتی ... پر زتشویشم منو داری می سوزونی , منی که عاشقت بودم نمی ذاشتم گریه کنی , آخه من عایقت بودم من عایقت بودم .. رفتی تو کار ساخت و ساز .. عزیزم دل همچین کاربرد و ترکیب و تصویر در هیچ زبانی استفاده نمیشه . چطور میشه به کسی بگی من عایقت بودم که البته باید عاشقت بودم باشه .. اشتباه تایپی منو داری می سوزونی , تو تنهایی این شبهام نمی دونم کجایی تو , می میرم من از این ابهام شبهام / ابهام قافیه مناسبی نیست .. تصویر پیش پا افتاده و دم دستی و بدون حس آمیزی. منو داری می سوزونی , من از ابهام می ترسم به من الهام شده رفتی , من از الهام می ترسم بالاخره یه جه ارکان شکنی نکردی فعل بجاش آوردی منو داری می سوزونی , خدایا این چه حالیه ؟ چرا عکسش سر جاش نیست ؟ , چرا این قاب خالیه؟ بند آخر به نسبت تمام بندها بهتر بوود .. در یک نگاه کلی .. چند پیشنهاد روزنامه .. داستان کوتاه .. رمان .. گلستان .. بوستان سعد .. شاهنامه فردوسی .. نیما .. سهراب .. کتاب موسیقی شعر استاد کدکنی .. کتابنویس ساعت پاک نویس استاد شهیاد قنبری اگه ترانه دوست داری سعی موسیقی زیاد گوش بدی .. گوش دادن ارتباطی. موفق باشی