بارون؛ ستاره؛ آسمون (۲)
توو آسمون هستیَم، یه عمره که ستاره ای /
به آسمون خیره می شم، تویی که پر شراره ای /
داغ می شمو می سوزونیم، با هر تلالو چشات /
سرد می شم و یخ می زنم، با دوری از ناز نگات /
***
…امروز ولی ابری شده، این آسمون لعنتیم، /
غم یه طرف درد یه طرف، ابرای زشت خط خطیم /
هواشناسیّ دلم، بغض شدید اعلام کرد /
یه توده بغض و رعد وبرق، بارون اشکو ساز کرد /
ببار دلم تازه بشه، سبز و بی اندازه بشه /
ببار که مهتاب بزنه، توو شبم آفتاب بزنه /
***
…بازم توو اوج هستیَم، تویی که تک ستاره ای /
به آسمون خیره می شم، تویی که پر شراره ای /
ذوب می شه این قلب یخیم، با خاطرات بوسه هات /
داغ می شمو می سوزونیم، توو مشرقآغوشِ هوات /
#فرزاد_جهانبانی
ویرایش دوم