رسوای عشق
ببین چجوری گلکم رسوا شده م به خاطرت
اما تو بی خیالشی نیستی پشیمون از کارت
انگار نه انگار که یه روز خوردی قسم برای من
که با منی تو هر نفس میای تو پا به پای من
آره یه لحظه شک نکن بگیر نگاتو از نگام
من یه غریبه م واسه تو ببند چشاتو رو چشام
متاسفم واسه خودم که ساده خواستمت تو رو
تویی که با نفرت میگی حرفی نزن فقط برو
باشه میرم رفتن من شاید که آرومت کنه
اما امیدوارم که عشق حسابی داغونت کنه
ببینمت یه روز که تو زخمی دست هوسی
عاشق بودی اما حالا زندونی صد قفسی