چشم انتظارم

روزگار میگذره اما

لحظه هام تو رو ندارن

شبا خسته از رسیدن

روزا محو انتظارن

پشت پنجره می شینم

تو زمستونای خونه

روی شیشه مینویسم

جمله های عاشقونه

خاطراتت و میخونم

خاطرات شادو غمگین

بی تو کهنه شد تموم

قصه های خوب و شیرین

حالا منتظر به راهت

میشمرم ثانیه ها رو

سال و ماه و هفته وروز

سفر دقیقه ها رو

تو که بی وفا نبودی

میدونم میای یه روزی

شاید اومدی نباشم

شاید از غمم بسوزی

شاید این تنو ببینی

که هم آغوش زمینه

گریه کن برام که دنیا

بازم عشقتو ببینه

اومدی بیا کنارم

هنوزم چشم انتظارم

گل میخک سفیدی

بگذار روی مزارم

لباتو بذار رو قبرم

ببوس اون سنگ سیارو

خونه ی کسی که کم کرد

روی نحس انتظارو

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/101446کپی شد!
1240
۱۲
۴