یاس .نرگس . نیلوفر
تو در آن خانه ی بیگانه اشک سرد می ریزی
و من از اشک سرد تو هزاران شعر می سازم
☆..
تو آنجا در سکوت سرد آن غم خانه می مانی
و من فریاد خواهم زد تو را من دوست می دارم
☆..
تو در خاطر نداری جز من (ه) مغرور و بی پروا
و من چشمان زیبای تو را ،مغرور می خواهم
☆..
تو می دانی که می ریزد دلم از شوق دیدارت
و من امید دیدار تو را در سینه می کارم
☆..
تو لبریزی ز درمان هزاران درد بی فرجام
و من درمان عشقم را هزاران درد می دانم
☆..
تو خوبی ،نازنینی ،بی ریایی ،دل ربائی
و من در انتظارت تا ابد با شوق می مانم
☆..
تو یاسی ،نرگسی ،نیلوفری ،خوشبو و زیبایی
و من با عطر یادت در سکوت خویش می بالم
☆..
تو مستی ،مست (ه) بی پروا و بی تردید ای زیبا
و من هم مست خواهم شد ،چرا ،چون که تو را دارم