و تو نیستی
اینجا که تو نیستی
نفس نمی کشم
هرکاری می کنم
به تو نمی رسم
اینجا که تو نیستی
طاقت نمیاره دلم
نگاه به هرجا می کنم
شکل تو هست مقابلم
سالهاست که ندیدمت
گم شده بودم تو خودم
از روزهایی که کذشت
نمیشه کرد تجسم م
با تو قدم می زنم
با تو نفس میکشم
هرم نفسات رو تنم
بااین رویای تو خوشم
اینجا که تو نیستی
دلم تو قفس زندونیه
کنارم که باشی
جهانم با تو دیدنیه
اینجا که تو نیستی
همدم دلهره وآشوبم
خیلی دلم برات تنگه
به دیدنم بیا محبوبم
اینجا که تو نیستی
شوقی واسه موندن نیست
یخ زده خواب دلم
ذلم از مهر جهان خالست