ترس

به آسونی سرم اومد
از اون چیزی که ترسیدم
چه ساده اتفاق افتاد
تو رو با دخترت دیدم!!

شدیدا منقلب بودم
که با لبخند نگام کردی
می رفتی منتظر بودم
واسه یه لحظه برگردی

جا افتاده شدی اما
هنوزم خیلی جذابی
تمومه دلخوشیم اینه
کناره من توو یه قابی

نبودی خیلی سعی کردم
بفهمم زندگی خوبه
دوباره دیدمت…انگار
ندیدی حالم آشوبه

چه دردی بدتر ازینکه
رفیقم ام رقیبم شد
کنارش شاد و آرومی
چه تقدیری نصیبم شد!!

دیگه وقت شکایت نیس
که گفتی پای من هستی
تو از حالم چی میدونی؟
کی میگه جای من هستی؟

کاش اون راه و نمی رفتم
نباید تو رو می دیدم
به آسونی سرم اومد
از اون چیزی که ترسیدم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/99626کپی شد!
962
۱۵

  • Amir Zarindast سلام دوست عزیز خسته نباشین شعرتون قشنگ بود موفق باشید
  • امین نعیم هم عقیده با بهروز جان هستم
  • امیر حاتمی نیا سلام. این قسمت کار خیلی بهتر بود جا افتاده شدی اما هنوزم خیلی جذابی تمومه دلخوشیم اینه کناره من توو یه قابی موفق باشید
  • مجید زبردست کارقشنگی بود موفق باشید
  • بهروز دولت آبادی درود بر شما دوست عزیز کارتون رو خوندم این وزن معمول ترین وزنه الان موسیقیه که اگر ترانه سرا بتونه خلاقیت خودش رو پیاده کنه خیلی راحت تر به گوش مخاطب میشینه در کار شما قسمت هایی هست که خلاقیت وجود داره اما پرداختتون به این موضوع ضعیف بوده و قطعا شما میتونید با یک ویرایش این ایرادات رو برطرف کنید . بیت بیت میپردازیم به ترانتون : به آسونی سرم اومد از اون چیزی که ترسیدم چه ساده اتفاق افتاد تو رو با دخترت دیدم!! در اینجا در پاره ی دوم گفتین "از" اون چیزی که ترسیدم که این اشتباس شما باید میگفتیم به آسونی سرم اومد همونی که ازش میترسیدم که خب این در وزن نمیگنجه و وظیفه ترانه سراس که در وزن بگنجونه این رو در غیر این صورت ضعف تالیف پیش میاد . پاره ی اخر تو رو با دخترت دیدم نسبتا از همون رگه های خلاقیته نه در ظاهر این پاره بلکه در پشت این بند که نشون میده ترانه سرا دنبال نوآوری بوده هر چند که این تصویر در ترانه های امروز به وفور دیده میشه. شدیدا منقلب بودم که با لبخند نگام کردی می رفتی منتظر بودم واسه یه لحظه برگردی در این بند "د " لبخند از وزن بیرونه . جا افتاده شدی اما هنوزم خیلی جذابی تمومه دلخوشیم اینه کناره من توو یه قابی این بند هم از اون بندایی هست که تلاش ترانه سرا برای نوآوری رو نشون میده اما خب باز هم در پرداخت ضعف وجود داره .شما وقتی میگید جا افتاده شدی اما باید بعد از اما تضادش رو بیارین . جا افتاده شدن یک زن اتفاقا بسیار هم خوبه و در این صورت شما باید برای اینکه از اما استفاده کردین در قسمت بعدش عکس این موضوع رو بیارین که خب به متنتون نمیخوره . اگر به جای جا افتاده شدین این رو بیارین که با اینکه سن و سالی ازت گذشته اما هنوزم جذابی این ایراد رفع میشه . در وزن گنجوندنش هم با خودتون . نبودی خیلی سعی کردم بفهمم زندگی خوبه دوباره دیدمت…انگار ندیدی حالم آشوبه در این بند "ی" از سعی از وزن بیرونه و کل بند هم بیشتر حرفی شده تا شعری . چه دردی بدتر ازینکه رفیقم ام رقیبم شد کنارش شاد و آرومی چه تقدیری نصیبم شد!! در این بند شما "ام" از رفیقم رو باید به هم تغییر بدید . ام به خودی خود همون معنی "م " در رفیقم رو میده . من در نگاه اول فکر کردم ام رو صرفا برای پر کردن وزن استفاده کردین دیگه وقت شکایت نیس که گفتی پای من هستی تو از حالم چی میدونی؟ کی میگه جای من هستی؟ . شما در پاره ی اول گفتین دیگه وقت شکایت نیست چرا پس تو مصرع دوم خودتون رو نغز کردین و سر به شکایت گذاشتین ? کاش اون راه و نمی رفتم نباید تو رو می دیدم به آسونی سرم اومد از اون چیزی که ترسیدم بند اخر هم نباید تو رو میدیم : توووو در اینجا باید کشیده خونده بشه تا وروی وزن بشینه که این ضعف به حساب میاد مصرع بعد هم همون ایرادی که اول کار بود بهش وارده . موفق باشی دوست عزیز ????
    • محمد قربانپور سلام جناب دولت ابادی.ممنونم از این نقد دقیق و خوبتون.جاهایی که اشاره کردین بله تا قسمتی موافقم و حتما نظر شما و دوستان و اعمال میکنم.تنها در قسمت دیگه وقت شکایت نیس بیشتر لحن طعنه امیز مد نظر بوده که الان که دیره برای شکایت که چرا پای من نموندی...از وقتی که گذاشتین بسیار سپاسگذارم
  • محمد قربانپور سلام جناب بهبهانی.ممنون از لطفتون.فقط متوجه نشدم چه مشکلی داره برای ویرایش
  • یاسر بهبهانی سلام. ترانه و داستان زیبایی رو به تصویر کشیدید. فقط مصرع اول و دومو ویرایش کنید بهتره. موفق باشید.