سهم من چیه…
بی صدا توی خودم
جون میکنم میمیرم
از همه دورو بری هام
از تو هم دلگیرم
من که درداتو گذاشتم
روی شونه ی خودم
خم شدم زیر غمات
اما بازم دم نزدم
میشکنم ارومو
بی صدا توهم میبینی
میگی پای غصه و
درد دلم میشینی
اما وقتی که باید
باشی تا آروم باشم
نیستی و باز از زمونه
از همه میپاشم
بی کسی هام چرا آوار شده
تنها همدمم یه گیتار شده
از تموم دنیا سهم من چیه
واسه بی پناهیام یه مرحم درد کیه
همیشه میگی روی
کارای من حساسی
داری چیکار میکنی
تو با منه احساسی
من دارم کم میارم
لعنت به هرچی خاطرس
تنها چاره ی فراموشی
غم یه فاصله اس