صدای بارون میادش
از تو کوچه های قلبم ، صدای بارون میادش
من از اون کسی گذشتم ، که دلم هنوز میخوادش
نفسم داره میگیره ، تو هوای بی تو بودن
دیگه فایده ای نداره ، شعر دلتنگی سرودن
اون که رفته دیگه رفته ، جای خالیشو میبینم
من از امروز تا قیامت ، واسه تو چله نشینم
دیگه هیچکسی نمونده ، حتی تو ذهن و خیالم
دیگه من تنهای تنهام ، زخمیم شکسته بالم
یه غبار سرد و سنگین ، به روی دلم نشسته
تنهایی مثل یه بختک ، میشینه رو تن خسته
زخمیه خاطرهایِ ، من و روزای گذشتم
آخره قصه همینجاست ، پینه بسته سرنوشتم