پرواز آلاله
واسه رفتن به همین جبهه ها
چه حس عجیبی بر پا شده
چقد دست بردن توی سن سال ؟
چقد جعل امضای بابا شده ؟
صدایی سکوتو بهم میزنه
یه عاشق که رو مین قدم میزنه
یه عاشق با دستای خالی داره
هزاران حماسه رقم میزنه
همونی که با پا رفتش به جنگ
حالا واسه برگشت دو تا پا نداشت
چقد جا موندن تواین جبهه ها
چقد بچه دیگه… ، بابا نداشت
زیر سیل رگبار و خونپاره ها
جوونی جوونیشو میده به خاک
یه مادر که دنیاش فرزندشه
حالا مونده از اون یه عکس و پلاک
چقد انتظار و چقد انفجار
چقد داس از ما آلاله چید
کبوتر ، کبوتر به عشق وطن
به دستای پاک خدا پر کشید