"نبضم روی اعداد معــــکوســـــــــ ـــــــــه"
آتش فشانی توو دل دریا
اینه نگاه من به این دنیــا
اینه نگاه من به این عالــــم
وقتی که مرگ افتاده تو فالم
اینه همون افـــــکار دیـــــروزم
که عمریه بی عشق میسوزم
هی با خودم میگم که میمیرم
هی میگم و دلشوره میگیــــرم
این زندگی از چشم من ،یه "زن"
بی تو نمی ارزه به یـــــــــک ارزن
این زندگی سرتاسرش درده
این عـمر رفته بر نمیــــــگرده
این عالم از رویــای من پیره
اما با این حالش کجــا میره..!!؟
دنیا برام مثله یه کابوســـــــه
نبضم روی اعداد معکوســـــــه
دنیا به این احساس مظنونه
هر شب پی قتل یه مجنونه
لیلی من عاشق نشو بهتــر
طعم خیانت می چشی آخر
چشماتو وا کن تا ببینی مـــــــرد
جمع و خلاصه میشه تووی درد
دنیا زنه،یه زن که بیمــــــــــاره
هر شب سرش رو دوش دیواره
دیگه به دنیا اعتمادی نیســــــت
دیگه بهش هیچ اعتقادی نیست
آتش فشان توو دل دریــــــــــــــا
از پا می افته آخر دنیــــــــــــــــا
+این ترانه ام نسبت به ترانه های قبلی که اینجا به ثبت رسیده قدیمی تره….خیلی قدیمی تر..
و شاید به اندازه ترانه "آرامش "یا "محکوم"دوستش نداشته باشم چون کمی ترسیدم که با انتشارش در اینجا سطح شعر خودمو پائین بیارم…نظرتان حتما ارزشمند و کارساز خواهد بود.