یه جمله
چقدر راهُ بیهوده تنها برم
رسیدن بدون تو بی معنیه
چرا بی تفاوت ازم رد شدی
بگو مقصدم بی تو اینجا چیه؟!
بگو من چه کردم که این حقمه
که اینجوری غرقم توو سیلابِ غم
فقط با یه جمله بگیر دستمُ
بگو جرممُ بلکه آروم بشم
بگو تا بتونم تحمل کنم
نمیخواد به حسم ترحم کنی
یه جمله کلید نجات منه
بگو قبل از اینکه منُ گم کنی
چرا با تمومِ نیازی که بود
تو از دست قلبم فراری شدی؟
مگه رفتن از پیشِ من بس نبود
چرا روو دلم زخم کاری شدی؟!
چقدر بی گدار از غما بگذرم
توو تندابِ ناگفته ها گم بشم
دیگه سختمه مثلِ دیوونه ها
زمین گیرِ حرفایِ مردم بشم
می خوام ساده و بی ریا بشنوم
که اون که نمیخواس(ت) بمونم توئی
بهم حق بده این وسط اون کسی
که باید مقصر بدونم توئی