قلم:
چاپ
شماره: ۹۳۱۹۷

عقب نشینی

از این نبرده بیهوده بگو چی عایدت میشه?
داره غرور و بی رحمی نشون بارزت میشه
واست دنیامو میدادم تو عشقت رو دریغ کردی
تو دنیامو با خودخواهی گرفتاره حریق کردی!
*با دردت عمری جنگیدم امیدم داره میمیره
مثه جنگجویی خستم که سپاهش رو به تسخیره
میدونی دشمنت نیستم تو به کی حمله ور میشی؟!
نگو بم(بهم)که تووی قلبم یه مفقودالاثر میشی*
برام دریغ لبخندت یه تحریم جهانی بود
برات گفتن احساسم فقط جنگ روانی بود
از این نبرده بیهوده بیا عقب نشینی کن
تو هر کاری برای صلح صلاحش رو میبینی(میدونی) کن

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/93197کپی شد!
979
۲۰
ترانه

  • سعید دیواندری مثه بقیه شعراتون عالیه
  • محمد امین مولایی سلام داش. با شعرت خیلی حال کردم. میشه روی ملودی واسش کار کنم؟ پیام خصوصی باز نمیکنه بهم ایمیل بزن در ارتباط باشیم amin_mola2012@yahoo.com
  • علی یاری سلام جناب قربانپور عزیز ترانه بسیار زیبایی بود قسمت های آخر کمی ضعف تالیف داشت امیدوارم برطرف بشه موفق باشید
  • حسین موسوی سلام محمد جان از این نبرده بیهوده بگو چی عایدت میشه داره غرور و بی رحمی نشون بارزت میشه....در واقع میگن نشونه بارز طرف نه نشون بارز در اینجا برای نشکستن وزنت نوشتی نشون که اشتباس واست دنیامو میدادم تو عشقت رو دریغ کردی تو دنیامو با خودخواهی گرفتاره حریق کردی!...در اینجا گرفتاره اشتباه نگارشی به حساب میاد درستش گرفتار میشه که میتونی زیر ر کسره بذاری *با دردت عمری جنگیدم امیدم داره میمیره مثه جنگجویی خستم که سپاهش رو به تسخیره....در اینجا میگفتی فرماندهی بهتر بود چون جنگجو خودش از سپاهه برام دریغ لبخندت یه تحریم جهانی بود.....در اینجا تحریم جهانی جالب نیست و خوب جا نیوفتاده این خیلی خوبه دنبال کلمات تازه هستی ولی به نظر من باید استفاده از اونها به جا باشه برات گفتن احساسم فقط جنگ روانی بود از این نبرده بیهوده بیا عقب نشینی کن تو هر کاری برای صلح صلاحش رو میبینی کن..در اینجا منظورت برای صلح هر کاری که صلاح میدونی بکن که خوب نتونستی به صورت موزون بیانش کنی که بهش میگن ضعف تالیف. نکاتی که به نظرم میرسیدند اینها بودند جسارت من رو ببخش دوست عزیز بهترین باشی
    • محمد قربانپور سلام حسین جان.ممنونم که کارو با دقت خوندی و توجه داشتی.واسه نشون بارز توو محاوره هم زیاد استفاده میشه که میگن نشون بارزش مثلا همچین صفتیه.یه فرمانده لزوما جدا از جنگجو بودن نیس.چون گفتم با دردت میجنگم کلمه فرمانده مفهوم و معنا رو نمیرسونه.فرمانده چی هستم.اصلا لشگر کشی نیس و فقط استعاره ای از نبرد نابرابر دو احساسه.قسمت تحریم اره چون بیت با وزن ذیگه ای بود ناچارا شکوندمش .چشات دنیامه و این چشم پوشیت یه تحریم جهانیه واسه من.واسه بیت اخر ویرایش لازم داشت که از یاداوریت ممنونم.
  • محسن قاسمی -----------
  • حامد اکبری سلام و درود جناب قربانپور ترانتون تا اون مصرع که ستاره زدین خیلی خوب شده ولی همین مصرع با مصرع آخر به کار لطمه زده اساسی؛ البته نظر بندس اگه ویرایش کنید فکر کنم خیلی عالی میشه همیشه پیروز باشید
  • نرگس حفیظی سلام آقای قربان پور تصاویر خوبی توی ترانتون بود. از واژه های خوبی استفاده کردید. فکر می کنم بیت های آخر کمی با عجله نوشته شدن با یه ویرایش مجدد حتما بهتر از این میشه. با آرزوی بهترین ها
  • مسعود حسنی سلام بسیار زیبا
  • علی اصغر شریفی جالب بود موفق باشید
  • رضا زال نژاد سلام محمد جان باید اعتراف کنم که جز خوب های آکادمی هستی بازم سر میزنم
  • maede najafi سلام جناب قربانپور کوتاه بود اما من پسندیدم.... خیلی واژه های جدید و خوبی رو توی کارتون دیدم.... تصویر سازیاتون هم خوب بود... در کل لایک *با دردت عمری جنگیدم امیدم داره میمیره مثه جنگجویی خستم که سپاهش رو به تسخیره میدونی دشمنت نیستم تو به کی حمله ور میشی؟! نگو بم(بهم)که تووی قلبم یه مفقودالاثر میشی*