یه نفر توو قلب تو زندونیه
که تو عمدا اونو حاشا میکنی
زیر آوار نگات جون می ده
وقتی چشماتو به رووش وا میکنی
اتفاقی نیست اگه تو جمع ما
چشم تو فقط به من خیره میشه
اگه از دستم بدی میبازی
این غرورت منو آخر میکشه
منو انکار می کنی ، فقط ادعا می کنی
تو یه بازیگری که خوب نَقشتُ اجرا می کنی
اگه یک شب از تو بی خبر بشم
تا خود صبح بی قرارت میشم
اگه دنیا هم علیهِ ت باشه
مثل هربار طرفدارت میشم
تو با این رفتارت بی اختیار
داری ثابت میکنی توو فکرمی
ولی اونقدر توو غرورت غرقی
که واسَت سخته بگی عاشقمی
منو انکار می کنی ، فقط ادعا می کنی
تو یه بازیگری که خوب نَقشتُ اجرا می کنی
منو انکار می کنی ، فقط ادعا می کنی
تو یه بازیگری که خوب نَقشتُ اجرا می کنی…