یه حس خوب
یه حسی داره قلبِ من،که میدونم "تو" هم داری
"تو" هم که دوری از پیشم،یه دنیا عشق کم داری
همیشه آرزوم این بود،که توو قلبِ کسی باشم
توو اوجِ سختی و تردید،نَرَم یه گوشه تنها شم
چشام از بغض بیزارن،ولی این اشک از غم نیس
حالا که پیشِ من هستی،باهام تنهایی همدم نیس
چیکار کردی "تو" با قلبم،که اینطور به "تو" وابستم
که اینطور هر جا که باشم،هنوزم فکرِ "تو" هستم
خودت میدونی این احساس،واسه من تازگی داره
که روو هر لحظۀ دنیام،فقط فکرِ "تو" می باره
الآن چند وقته میدونم،که پیشت امنیت دارم
به تنهایی،به شک و ترس،دیگه حساسیت دارم
امید منتظری