توافق
تو حس عشقت رو نمیفهمی
،اونیکه چشماش بدجوری خیسه
هرکی که از راه میرسه واسش
نه یه فرشته،حکم ابلیسه
اونیکه زیر آسمون حتی
مثل یه زندون بدجوری تنهاس
بازم نگو کمتر بهم فکر کن
که دیگه گوشم پر از این حرفاس
من روی دیوارای خونه
میبینم هر روز عکس چشماتو
تکرار کردی صد دفعه میری
من که از حفظم دیگه حرفاتو
شاید نباشی توی این خونه
دنبال تو هر جاشو میگردم
وقتی که گفتی تا تهش هستی
من فکر این روزو نمی کردم
فکر همین روزای تلخی که
رفتی و موندن واسه آزارم
از تک تک عکسای تو حتی
از وقتی رفتی دیگه بیزارم
تو حس عشقت رو نمیفهمی
واسه همینم میدی آزارم
باشه برو میگم توافق بود
جایی برا طعنه نمی ذارم