صفر مطلق
دلم میخواد برم جایی
کسی نپرسه کی هستی؟
نپرسن تو چرا رفتی؟
چرا حالا پیشم نیستی؟
یه خونه ای که دیواراش
هی عکساتو نخوان از من
یه جوری باید آغوشت
بِره از خاطرِ این تن
با داغ هق هق و اشکام
بسوزونمت از ریشه
نشونم نده با انگشت
هر عابری که رد میشه
باید پاک کنم اشکامو
شروع کنم بازم از صفر
یه روزی برمیگردی که
دلم خالی شده از مهر
اردیبهشت ۹۴