خواب دیدم

دنیایی روخواب دیدم

که همه دستای هم ومی گیرن

دنیایی که دل واپسی هامون

توقفس جون می دن ومی میرن

 

دیگه هیچ گلی توبهارنمی خشکه

فصل گرما دلامون یخ نمی بنده

انتظار واژه ی بی رنگ زندگی

دیگه غم رولبامون نمی خنده

 

دنیایی روخواب دیدم

که هیچ قلبی کینه نداره

دنیایی که قلبای سنگی

توی میدون برسر داره

 

دیگه هیچ پدری با پسرش

توخیابون نمی خوابه

که اسم خونه واسشون

مثل طلای نابه

 

هرگلی واسه خودش خاکی داره

مرگ بی وقت اونجا بی رنگه

ریشه ها توخونه ها می دون و

درزای فاصله همیشه تنگه

 

ببین پای جدایی داره می لنگه

غم توهوای خونه بی رنگه

آغوشت وبازکن توبی تردید

اونکه تخم کینه پاچیده منگه

 

دنیایی روخواب دیدم

که گل می باره هرشب

واسه لحظه ایی که بی طابی

که می سوزی از داغی تب

 

چه دنیایی دیدم امشب

به هرکی میرسم گل می دم امشب

بوی مهرخدا می گیره جونم

ازآغوشم مدام عشق چیدم امشب

 

دنیایی روخواب دیدم

که همه دستای هم ومی گیرن

دنیایی که دل واپسی هامون

توقفس جون می دن ومی میرن

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/9199کپی شد!
1244
۴۴