تو وقتی اشک میریزی
من و تو عاشقیم اما
هنوز از هم جدا هستیم
گناه ما فقط اینه
که ساده دل به هم بستیم
تو وقتی اشک میریزی
دلم طاقت نمی یاره
میخوام ما مال هم باشیم
ولی دنیا نمی ذاره
واسه قلبای تنهامون
فضای عشق محدوده
تو این دنیای دل مرده
همیشه عشق مردوده
از اون چشمای خیس تو
منم آشوب می گیرم
آخه از دوری دستات
دارم از غصه می میرم
نمی تونم نگاهم رو
توی چشمات بندازم
واسم سخته ببینی که
دارم بازی رو می بازم
غروب و بغض تنهایی
همیشه سهم ما بوده
همه رؤیای زیبامون
شده یه خواب بیهوده
یه لحظه دل به هم دادیم
چقد دل دادن آسونه
ولی آخر بد آوردیم
تو این تقدیر وارونه
میشد ای کاش دنیا هم
یه جایی واسه ما داشت
یه جوری دستای ما رو
تو دست همدیگه می ذاشت
چه تلخه سرنوشت ما
چقد تاریک و بی رحمه
جای احساس خوشبختی
تو قلبامون پر از زخمه
دارم با بغض می بینم
نگات از گریه لبریزه
بمیرم واسه چشمات
که اینجور اشک میریزه