قلم:
چاپ
شماره: ۹۱۵۲۸

*پیکان سمتِ من!سمتِ تو!؟*

*پیکان سمتِ من!سمتِ تو!؟*

دلگیرمو درگیرمو سردرگمم
از زندگی ، با بردگی ، توو دستِ تن
از ماست که بر ماست ، پس پیکانمم
همیشه سمتِ فکر و حالِ پست من

این زندگی ، این بردگی ، تقصیره من
در راه پوچ ، درگیرشم ، حالا که چی!؟
بدشانسیو هر در زدن ، کوچیک شدن
به انتظار ، راضی شدن ، تقصیره کی!؟*

بیزارم از راضی شدن به انتظار
از عصرِ جمعه یا صفِ نونواییا
از بچه بازی و الک دولک که باز
مامان بگه ،جیزِّ جگر!مهدی بیا!

خسته شدم از مدرسه ، اصلا کتاب!
تصمیمِ کبری که برام معنی نداشت
یا تن بلا تکمیلِ تحصیلاتی که
مثلِ ملخ رو مزرعم ، چیزی نذاشت

چیزی نمونده که بگم حتی خدا…!!
اما دلم گنجیشکه تِپ تِپ می زنه
از دستِ بی رحمیِ سیگارایِ برگ
رو شاخه هر لحظه پَراشو(پرهاشو) می کنه

آماده ی دل کندن از هر چی توام
شاید کمی هم از درون دلخسته ام
این بوفِ کور از صادقم صادق تره!
من روو شبم چشمامو بی تو بسته ام

یک در زمین ، صد در بهشت ، حتی شده
کل جهانم مالِ تو! دل رحمِ من!
دل سادگی ، تن سالمی ، یک سقفِ باز
تو عاشقی ، تو زندگی ، تک سهمِ من

هر آسمون ، هر کهکشون** ،ارزونیه
معشوقِ هم پیکی که نازِ شستِ تو…!
پس از تو هست ، هرچی که هست ، پیکانتم
یک بار!… سمتِ حال و روزِ مستِ تو
**********************************
تقدیم به هر آنچه که با فیزیک در تناقض هست …
*انتخاب قافیه ضعیف -چی- و -کی- عمدی هست.
**کهکشون یا کهکشان!؟ نظر شما!؟

برای تعویض حال و هوا اینم یه ترانه تقریبا طنزِ نیم ساعته واسه دوستام که دلشون واسه طنازی تنگ شده ;-)(البته ترانه اصلی بالایی هستا! :-) )
*دخترم*

چشماتو چش وا می کنم
دخترِ کوچولوی من
دستاتو دس(ت) وا می ذارم
 تن پوشِ بی وصله ی تن

درداتو من باور می شم
هم وصله ی غمها می شم
همپایِ تو لاغر می شم
من بهترین بابا می شم

چش وا کنی بزرگ می شی
پریِ قصه ها می شی
با احتیاجِ لعنتی
روو حرفِ بابا پا می شی

از من بپرس که بد بودم
با صد عَرَق عارُق زدم
هرچی بگی هم می زنم
با گفتنش هم عُق زدم

گوش کن اینو دَرِ گوشی
از اولم شیطون بودم
بلا که نه جُنون بودم
تشنه یِ قطره خون بودم

من مردمو یه پا هوا
شلوار دوتا حتی سه تا
طبیعتن اینجوریم
توو انتخابِ خود بپا

مامان زنِ خونگیمه
تنها کسی که واقعا
تنها زنِ قانونیمه
چن تا دیگه معشوقه ان..!!

تو زندگیت فقط بپا
عاشق نشو به تیپِ خاص
علی الخصوص که بوی فرند
تقاصِ کارایِ باباس.!
**********************
نونفس باشید و ماندگار ….

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/91528کپی شد!
1217
۲۴
ترانه

  • ناهید ملکی سلام قلمت خاصه بدون دیدن اسمتم میشه تشخیص داد اسم نویسنده رو یه کم به نظرم به کارات نظم بده ترانه دوم تم با حال بود مرسی
  • مجید صادقی سلام علیرضا جان مثل همیشه زیبا و متفاوت کارت رو دوست داشتم اولی رو بیشتر
  • maede najafi سلام علی چطوری؟؟؟؟ میگما ترانه دومیه خیلیییی باحال بود شیطون بلا مامان زنِ خونگیمه تنها کسی که واقعا تنها زنِ قانونیمه چن تا دیگه معشوقه ان..!!خخخخ از ترانه اولت هم این بندتو واقعا دوس داشتم آماده ی دل کندن از هر چی توام شاید کمی هم از درون دلخسته ام این بوفِ کور از صادقم صادق تره! من روو شبم چشمامو بی تو بسته ام لایکی داداش
  • محمد قاسمی سلام علیرضای عزیز. مثل همیشه کلی حرف و تصویر جالب و خلاقانه. البته ابهام و سردرگمی برای خواننده همیشه تو کارات هست که شاید خودتم همینو بخوای و این سبکو دوست داشته باشی. اما به نظر من ترانه باید روون و قابل فهم تر باشه. البته این نظر شخصیه منم و سلیقه ایست. باز همم ممنون از این همه خلاقیتت. عاللی بود. برقرار باشی دوست من.
    • علیرضا سرمدیان سلام محمد جان ... به دوستان هم توضیح دادم ...احتمالا نه به کلی ولی یه سری ابهامات و زیاده روی ها رو ازین به بعد حذف خواهم کرد تو کارام ...متشکرم که نظرتو گفتی رفیق ...می خوامت ...
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای سرمدیان دو ترانه رو خوندم ولی ای کاش فقط یه ترانه تو صفحه تون می ذاشتین این طور بهتر می شد نظر داد در مورد ترانتون ولی به نظر من ترانه باید ساده بیان بشه با توصیف و تشبیه به هیچ وجه خودم در حدی نمی تونم در نظر بگیرم که بگم ترانتون خوبه یا بده چون احساسات هر کسی برای خودش محترمه ولی ترانه هاتون کمی برای شخص من مبهمه واقعا نمی تونم بفهمم که منظور کلی ترانتون چیه و شاید که مفهوم خوب و بسیار عالی داشته باشه ولی .... ارتباط بین بند ها برای من یکی کمی مشکله البته احتمالا مشکل از منه به هر حال جسارت بنده رو به بزرگی خودتون ببخشید
    • علیرضا سرمدیان سلام بانو نسترن عزیز و محترم .... نفرمایید بانو ... مشکل از شما نیست ... به هر حال شاید مسیر ذهنی هر کسی یه طوری باشه ...وقتی من کارامو یه کم متفاوت حالا قطعا با اشتباه هم که همراه باشه ،می ذارم ،همیشه منتظر شنیدن عکس العمل هم هستم ... ممنون که صادقانه نظرتونو بیان می کنید ... به هر حال این خودش واسه نتیجه گیری خیلی خوبه که مسیر رو اصلاح کنم ...متشکرم ...
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من حقیقتش سعی کردی متفاوت بنویسی اما دچار اطناب شده کار
    • علیرضا سرمدیان سلام جناب دمی زاده عزیز ... ممنون از حضورتون و نظر با ارزشتون .... به دوستان هم توضیح دادم قطعا صحبت شما درسته ،شاید برای جلوگیری از دور شدن جریان کار بهتر بود یه سری زیاده روی ها مثه بند سه رو کامل عوض می کردم ... ممنون از شما
  • علی یاری سلام علیرضا جان کارت قشنگه عشقم ولی نمیدونم چرا میخواید سخت بنویسید با ابهام سنگین یا...... به نظرم هرچی کار سبک تر ساده تر و روون تر باشه بیشتر تاثیر گذاره ولی هیچ چیز از ارزش های شما و کار شما کم نشده با این جسارت من موفق باشی
    • علیرضا سرمدیان علی جان اول از همه یادت باشه واژه جسارت رو به کار نبری واسه من... تو فضای هنر وقتی من کارمو می ذارم اتفاقا رفیق خوب کسی هست که واقعیت رو بهم بگه ... خوب کاری کردی صادقانه گفتی ...به بانو بیرانوند هم گفتم ..احتمالا یه سری اضافه کاری های همیشگی رو تو کارای بعدیم حذف خواهم کرد ..مثه بند سوم و پنجم ...که بنظر خودم نیازی نبود اینجوری نوشته شه ....می شد بهتر منظورو رسوند تا کار کمتر تو ذوق بزنه...ممنون...
  • نسیم بیرانوند سلام..اول از ترانه ی طنز بگم چون من عاشق کارهای طنزم...ایراد هم نمیگیرم بهشون! یعنی بند آخر کلی حرف داشت توو خودش!! تقاص کارای بابا! عالی بود:)) من مردمو یه پا هوا شلوار دوتا حتی سه تا طبیعتن اینجوریم توو انتخابِ خود بپا دید منو نسبت به آقایون تیره کردین شما! شلوار دو تا حتی سه تا؟! خیلی خوب بود!:)) درباره ترانه ی اول که خیلی حرف هست.. این ترانه تونسته بود راحت تر از قبلی ها حرف بزنه اما بازم یه مقدار ابهام وجود داشت... حتی ملخ (رو) مزرعه ام چیزی نذاشت حتی ملخ(از) مزرعه ام چیزی نذاشت بهتر نشد؟ بند ۵ و ۶ خیلی واضح تر از بقیه بندها بود...پس زیباتر هم بود...این همون چیزیه که من انتظار داشتم از شما... من با "کهکشون" مواققم...
    • نسیم بیرانوند + وزن هاتون کلا دست انداز داره:) جمله هاتون رو نیمه تمام میذارید... چیزی نمونده که بگم حتی خدا... اگه تونستید سری بعد ،یه وزن روان انتخاب کنید...البته این فقط یه پیشنهاده.
      • علیرضا سرمدیان سلام بانو بیرانوند محترم ... در رابطه با کار طنز که راستش کار خیلی قوی ای نبود و ممنون از شما که به من لطف دارید ... دیدتون هم تیره نشه:-) ... همه خوب و بد دارن ... این بزرگنمایی طنزه و در مورد خودم تو آینده خیالی بود به دیگرون جسارت نکردم ;-)... کلا همیشه پیکان سمت خودمه ،از شعار دادن زیاد خوشم نمیاد که بگم دیگرون اینجورین ... در رابطه با ترانه اصلی ... الان که نگاش می کنم خیلی ایراد داره ..چن تا بنداشو عوض کردم ... ولی خب می خوام یه مدتی حد اقل فضای کارامو عوض کنم ..سعی و خطا وقتی خوبه که به آیندش امیدوار باشیم ، تقریبا فعلا متقاعد شدم که یه کمی ساده تر منظورو بیان کردن بهتره ...موفق باشید ...
  • نيما سكوت درود علیرضا جان ترانه اولت خیلی طول و تفسیر داشت ترجیح میدم مفصل در خصوصی باهات در خصوص این ترانه بحث کنم چون یک بخشش مباحث اعتقادی و شخصیه
    • علی یاری نیما جان در گوشی نداریم خصوصی رو بستن
      • علیرضا سرمدیان سلام نیما جان چشم رفیق ... علی منظور نیما خصوصی از طریق گوشی موبایلو وایبر و این چیزاست ... جفتتون عزیزین
      • علی یاری منم میخوام خب اگه لاین دارید ادد کنید ali.yari.music
      • علیرضا سرمدیان سلام علی جان لاین ندارم ،این شمارمه رفیق ... ۰۹۳۶۵۵۰۲۳۴۴
  • بهزاد صنعتی سلام،ترانه های زیبایی بود موفق باشید