معشوق is typing …
همدیگر و دیدیم با «پی وی»
از پشت پیغام «مسنجر» ها
دستی برای واسطه بوده
دنیای «وی چت» ها و «وایبر »ها
از پشت «لایک» و «پی ام» و «کامنت»
عاشق شدن مثل یه بازی بود
دنیای اون بازی رو دوس داشتیم
با این که اون دنیا مجازی بود
گاهی پر از غم بود «چت» هامون
گاهی پر از نیشخند یا کر کر
احساس هم رو درک می کردیم
از پشت «شکلک» ها و «استیکر»
با عشق می گفتیم «اس ال ام»
با گریه می گفتیم «عشقم بای»
عین شکست از عشق خوردن بود
یک روز قطعی «نت» و «وای فای»
«آنلاین» بودیم هر شبو با هم
محض حقیقی کردن «این رل»
ما تا خروس خون پای «چت» بودیم
از دین و دنیا و خدا غافل
اما یه شب یک کاربر دیگه
پیدا شد و اومد تو رو «اد» کرد
هیچ وقت نفهمیدم بهت چی گفت
با چی تو رو اونقد مردد کرد
دنیای بی رحم مجازی هم
عکس العمل های منو پس زد
لعنت به اون کاربر که تو «ادلیست»
روی «فرند تاپ من» دس زد
استاتوسا تغییر می کردن
تغییر دادیشون به «بیزی مد»
کم کم یه حسی گفت قلب من
بازنده و مغلوب بازی شد
آخر «بلاکم» کردیو رفتی
با جمله ی «یور لایف واز لیوینگ»
من موندم و «هیستوری» و چن عکس
با یادی از «معشوق ایز تایپینگ…»
پ.ن : گذری بر دنیای مجازی و آنچه که به «عشق مجازی» معروف است …