همه ی من
اگه فکر رفتنی،فکر تنها شدنی،اگه رویاهاتو از دس دادی
اگه خسته ای ازم،دل شکسته ای ازم ،اگه از چشم خودت افتادی
همین امروز برو،هیچ نشونی جا نذار
حال من خوبه الان،دست از اینجا بردار
برو از این خونه،که پر از دیواره
حتی پشت پنجرش،جز غروب چی داره؟
من شبم تاریکم،جاده ی باریکم، سخته از من برسی به آرزوت
همه ی من اینه،بغض بی تسکینه، اون که عمریه نشسته روبروت
همین امروز برو،هیچ نشونی جا نذار
حال من خوبه الان،دست از اینجا بردار
برو از این خونه،که پر از دیواره
حتی پشت پنجرش،جز غروب چی داره؟