ناز
ناز
تو ناز بودی بردنت
گم شد یهو عطر تنت
تو ازدحام شهر بود
از دست من دزدیدنت
نگات پی دوراهی رفت
چشای من سیاهی رفتی
یه لحظه پلک زدم دلت
مسیر و اشتباهی رفت
نگاه من که طرد شد
هوای تو چه سرد شد
کنار بغض تو بازم
دلم شکست و مرد شد
پیش خودم زانو زدم
از رو غرورم رد شدم
شاید دوباره بغضمو
دست ترانه ها بدم
با اون همه خاطره که
ما بینمون مشترکه
هر شب تبانی میکنم
شاید که کارم مضحکه
پ.ن: خیلی وقته که از دوستان و دور بودم سال نور رو به همه تبریک میگم
امیدوارم سال خوبی برای همه همترانه های عزیزم باشه… و اینکه خودم هم امسال بیشتر کنار شما باشم.
امیدوارم از خوندن کار جدیدم لذت برده باشید و همچنین شمارو دعوت می کنم به شنیدن آخرین کارم به نام اسطوره که یک کار برای صدا و سیما بود و از شبکه های جام جم استانی ها و افق پخش شد :)
اسطوره
با صدای آرش کریمی
موسیقی سعید لطفی و ترانه ای از من :)