یاد تو و …
ی روزی تنگ غروب
ک دلم گرفته بود
سیگار،لب ایوون
کنج لبام نشسته بود
***
چایی داغ و نبات
یاد تو و طعم لبات
خماری و رنگ چشات
لج بازی و بچگیات
***
پک محکم ،لب سیگار
یاد تو همیشه تکرار
شوق اون لحظه ی دیدار
عکس تو چشمای نمدار
***
بغض این گلوی خسته
غم این چشمای تب دار
میشکنه بازم دلم رو
میشم از زندگی بیزار
***
میگیرم عکس تو رو
تو غبار جلو چشام
پک بعدی،لب سیگار
دود شدنه خاطره هام
***
خاموش میشه سیگار من
تصویر واضح تو چشام
با عکس لعنتی تو
زنده میشن خاطره هام
***
فندک و سیگار بعدی
میز و چای یخ زده
حسرت آغوش تو،باز
بدجوری ب سرم زده
بک وکال
بدجوری ب سرم زده ؛))
M.B
m.amin hoseini
سلام.... خیلی زیبا بود ترانتون..قشنگ گفتین. به سلامتیه سیگارتون :)
maede najafi
سلام آقا مسعودی که بدجور به سرت زده خخ ترانت رو خوندم جای پیشرفت خیلبی داری مطمئنم خودتم چندماه دیگه پیشرفتتو احساس کنی درباره ترانه نظری ندارم دوستان نظراتو کامل دادن و خواهند داد ولی از من میشنوی رسم الخط ترانه هاتو دوست کن و فارسی رو پاس بدار خخخ ک! ب! ی! مگه اس ام اس میدی؟! شوخی بود موفق باشی
عباس مقدم
درود دوست من فک میکنم اولین کاری باشه که ازت میخونم اینکه دوس داری توی عرصه ی شعر و ترانه فعالیت داشته باشی خیلی خوبه اما باید روی نوع بیان احساستت بیشتر و بیشتر کار کنی و اولین قدم هم کار کردن بر روی وزن و قافیه ی ترانه هاته راستی از مطالعه ی اثار دوستان همترانه هم غافل نشو که خیلی بهت کمک میکنه سبز بمانی
نيما سكوت
درود مسعور عزیز ترانه زیبایی بود فقط باز فکر کنم یخ زده و سرم زده قافیه نیستن