"غرور سرد"
یه چیزی توی قصه مون گم شده
که هی داری دنبال اون می گردی
چشمای تو زل می زنه تو چشمام
همیشه تو یه کهکشونه دردی
نفس بکش تو باغ سبز رویام
دستاتو تو دستای من بگیروو…
یه لحظه حس کن, دل من می لرزه
دیوونه واسه عشق من بمیروو…
شیشه ی این غرور سردو بشکن
دلم می خواد فاصله ها بمیرن
بنفشه های خشک توی گلدون
باعشقمون دوباره جون بگیرن
من ازتب جنون تو می ترسم
تو مثل یه فکر پراز فریبی
بیا که پیدا بکنی حسمو
بیا ببین چقد واسم عجیبی!!!
مثل تواینجا دل من شکسته
بغل بگیرش عشق اتشینم
بیا نترس ازحرارت اون
بزار که من حس تورو ببینم