بی طرف
اگه باز ترانه هامو می شنوی
بیا تنها قطره اشکی هدیه کن
بی خیال هر شکستن دلم
بیا رو این تن خستم تکیه کن
گرچه جون نداره حسم این روزا
به نفس کشیدنت دلم خوشه
برام از تو یک اشاره کافیه
همین حسرت منو داره می کشه
بی خیال هرچی که بوده و هست
اون دلی که توی دست تو شکست
بی خیال اون روزای تلخی که
به دل دیگه ای قلبم دل نبست
بی خیال اون روزای تلخی که
تو هوای تو همش تلف شدن
همه آدمایی که دور و برم
راجع به احساسم بی طرف شدن
اگه باز هوای عاشقی داری
یه کمی باید که مهربون بشی
بی خیال بال و پر شکستنم
من ازت نخواستم آسمون بشی
من نخواستم همه ی غصه هامو
با دلت یه جوری قسمت بکنم
من نخواستم بی هوای خواستنت
به نفس کشیدن عادت بکنم
بی خیال هرچی که بوده و هست…