کشته منو دلواپسی
در دلم هست عشق کسی
می بخشم این ، هفت آسمون
تا تو باشی ، برام بسی
زیباترین شعره منی
که تا به حال گفته ام
ولی از این که رفته ای
به خاطرت آشفته ام
من رد پاهای توام
وقت عروج به آسمون
بارون عشقت می شوم
با تابش رنگین کمون
در آسمون خیس چشم
قطره ی اشکه بودنی
چیکه چیکه می چکی و
تو لایق سرودنی
با حس خود به شعر من
افسون و جادو می دمی
افسونگر شعرای من
رحمی بکن به من کمی
اِنقد دور گشته ای
هرگز به پات نمی رسم
دلت بسوزه حال من
بی تو یتیم و بی کسم
سلطان عشق
۲۰/۸/۸۹
از این نویسنده بیشتر بخوانید: