خاطرات شور دریا
اول ازهمه سلام
کی خاطرات دل رو ساده ازش گرفته
تو گریه های دریا ماهی عطش گرفته
من قایقی شکسته زندانی جزیره
که با صدای موجا بغض دلش میگیره
بعد از تو هر دو چشمم اسمش خلیج میشه
واسه شکستن من دنیا بسیج میشه
هرچی که از تو دارم این خاطرات شوره
یادت رو میشه دریا از ذهن من بشوره
لازم به گفتنت نیست که بوده این حماقت
این ماهی با یه قلاب کرده اگر رفاقت
ماهی بگیر بازم از اب این گل آلود
میدونم این جدایی واسه تو ساده تر بود
و…………………………………………………………..