حسه مبهم
بهانه ی دلتنگیام سکوت تویه خندهام
خبر داری از حاله من رویای پشت دریاهام
هر روز روبه رویه من مجسمی تویه خیال
نایی ندارم از خودم بگو چیه این حسو حال
قسم به چشمایه تو که سر قراراش نموند
هر جا نشونی از تو بود قلبه منم همونجا موند
نمی دونم که می دونی هرلحظه درگیر تو ام
اگر که یادم میکنی من لحظه لحظه با توام
کاری نداشت برای تو شکستن غروره من
من موندمو ابرایه عشق اشکم زیر بارونه غم
عیبی نداره اگه که شکستی تو قلبه منو
فقط نمیخوام ببینی یه باره دیگه گریمو