به مریم قدّیس بگید که من
سال ها اومدم به پابوس تو
سپردی یارم دست رقیب
نواختی به گوشم ناقوس تو
آه و وای و واویلای من
پس کجا رفته ای ، فریبای من
هنوزم در دلم مهر تو دارم
تو رو میخوام فقط ، زیبای من
جهانی کشیدی به رنگ عشق
تو منشور بودی و من طاووس تو
از وقتی رفته ای چشام گشته کور
خدایا بیافروز شب ، فانوس تو
آرزویی ندارم به جز
دیدن روی ناز شما
هر کجا هستی گلم
رو بگردان به سویم بیا
گرفتند زدستم ، عشقی که گفت
منم تا ابد ، ناموس تو
خدایا سوختم از دست غیب
کجا بود این در قاموس تو
شنیدم اومدی ، پر کشیدی
سایه ات افتاده ، بر سر ما
شونه هام آشیونه ی توست
بازند درها به رویت هما
سلطان عشق
۱۳/۷/۸۸
از این نویسنده بیشتر بخوانید: