باورم کن
با یک دنیا احترام خدمت بانو ربانی عزیز و بزرگوار
وقتی که دلتنگ حضورت میشه قلبم
چیزی به جز عکست من و تسکین نمیده
اون جوری محو چهره ماه تو میشم
انگار همه دنیا به عکس تو رسیده
رفتی و دنیا تو نگاهم رنگ شب شد
تصویر تاری مونده از تو پشت شیشه
شب با سکوتش داره دنیام و می گیره
تنهاییام روی تنم شلاق میشه
رفتی و شب با بوسه های سرد و بی روح
داره تن خستم رو به بازی می گیره
کاری تو کردی که همه روزای خوبم
پشت نقاب حسرت و دلشوره گیره
من با تموم خستگی های شبونم
باور نکردم اون چه با قلبم تو کردی
پای تموم آرزوهای قشنگم
من آبروم و دادم و باور نکردی