مومن چشمات
سمت اغوش تو میرم…یه بغل نوازشم کن
حالا که جدایی خوابه…غرق این ارامشم کن
میخوام از تموم دنیا…زندگیم قد تو باشه
بزار این مومن چشمات…همیشه مرد تو باشه
تو شب شکست اینه…تو به داد من رسیدی
وقتی بغض من ترک خورد…تنها تو اشکمو دیدی
مگه غیر دستای تو…تکیه گاه اخری هست
که اگه بود هم نمیشد…به کسی غیر تو دلبست
واسه ی به تو رسیدن…همه مرزارو شکستم
من به منظرت رسیدم… وقتی روبروت نشستم
همه رویاهامو یکجا…کنج چشمای تو دیدم
تو رو مثله یه پرنده…رو نوک قله کشیدم