پشت در

اینجا نمون از پشت در رد شو
از خونمون ای همسفر رد شو
این درد من تو سینه خوابیده
داری میری اهسته تر رد شو

راه پله ها حالم رو فهمیدن
وقتی که روشون پاتو کوبیدی
از چشمی پنهونی نگات کردم
چشمای تو گفت دردو فهمیدی

وقتی که عطر اشنای تو
می پیچه توی راهروهای سرد
حبس ابد به اون نفس هایی
که با تو حال دیگه پیدا کرد

می میرم از این ضربه های در
دلشوره می گیرم تو فریادت
تنها بزار دل خستگی هامو
حالا که ساده میرم از یادت

دیگه عذاب بسه عذاب بسه
سرگیجه های ممتدم کم نیس
حتی اگه درها به روت وا شه
می بینی پشت در به جز غم نیس

https://www.academytaraneh.com/87633کپی شد!
1140
۴۸

  • عماد گلی توانا سلام.سه بند اول رو خیلی خووب اومدین، فضای خوبی رو برای من ایجاد کردین،قضیه ی چشمی هم با حال بود اما دو بند آخر ترانتون سقوط کرد.اما در کل لایک.
  • محمد امیرفخریان از حست که راحت حرفاتو تو ترانت میگی ممنونم @};-
  • مجید صادقی سلام روناك عزيز ترانه زيبات رو خوندم بسيار زيبا و با احساس بود مرسي لايك
  • وحید حسن زاده سلام خیلی زیبا بود مث همیشه قلم تواناتون ستودنیه فقط تکرار عذاب بسه یکم روون نبود تو ذوق زد . پیروز باشید :)
  • حسن عرب لاریمی سلام احساس زیبایی بود نظراته دوستان رو هم خوندم.موفقتر باشی @};- @};- @};-
  • مجتبی پورکاشانی سلام دوست عزیزم ترانه های قبلی رو خوندم تا رسیدم به این ترانه. به خاطر وقتی که کم میارم این روزا، همین جا نظرمو میگم. واقعا باورم نمیشه یه نفر بتونه توی مدتی کوتاه اینقدر خوب قلمش رو بسازه. ترانه ت واقعا ترانه شده. می دونی که اصلا جزئی نگر نیستم توی ترانه خوندن و نوشتن. اما حتی اگه باشم هم، کارت فوق العاده حرفه ای شده. امیدوارم همیشه همینطور قوی ببینمت توی ترانه و راهی رو که اومدی و توش موفقی، یهو رها نکنی. بعضی چیزها مثل نخ بادبادک می مونه. نمی تونی روی رها کردنش ریسک کنی. شاید بره و نمونه. قلم قوی یکی از همین چیزهاست همیشه شاد و سلامت باشی @};-
  • کوثر عابدی سلام عزیزم خیلی پراحساسوزیبابود بانظرات اقای ادریس زاده موافقم گلم لایک تقدیم وجودنازنیت وکارزیبات @};- @};- @};- @};-
  • sepinood pahlevani راه پله ها حالم رو فهمیدن وقتی که روشون پاتو کوبیدی @};- @};- @};- @};- @};- زیبا بود روناک عزیزم مثل همیشه :-)
  • فرزاد كشاورز زيبا بود ولذت بردم بانو عساري موفق باشي هم ترانه @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار سلام روناک عزیزم بسیار زیبا ست ترانت ٬دوست داشتم خیلی ازبنداشو فقط حبس ابدبه اون نفسهایی که باتو حال دیگه پیدا کرد بهترنبود باتوجه به دوپاره ی قبلی از پیچیدن عطر میگی اینجا بنویسی حبس ابد میشن نفسهایی تا ارتباط قشنگ تری برقراربشه؟ یه چیز دیگه هم برای من فعل کوبیدی تو بند دومت یه خرده از لطافتی که باید بهم انتقال داده میشد رو کم کرد. پایان کار مخصوصا مصرع آخرت خیلی دوست داشتم. لایک با افتخار :-x :-x مرسییی
  • نازنين دهقاني حتی اگه درها به روت وا شه می بینی پشت در به جز غم نیس =D> =D> =D> @};- @};- @};- :-x :-x :-x
  • یاسر بهبهانی از ترانه ی خوبت لذت بردم روناک عزیز. ما هم دل داریم. به دوست خوب گیتار زنت بگو ترانه های ما رو هم بخونه. @};- @};- @};- @};- @};-
  • ناهید ملکی سلام روناک عزیز ترانه زیبایی بود فضایی که ترانه داره جالب و بکر بود خلاقانه سرودین مرسی @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • عباس مقدم درود خانم عساری باز هم یه کار شیک دیگه ازتون خوندم لایک @};-
  • مرتضی تلیکانی سلام خانم عسلری.پیشرفتتون و خلق تصاویرتون زیباست.موفق باشید
  • حامد حسینی سلام خانم عساری با این نظرات عالی به هر جهت دوستان دیگه زیره به کمرون بردنه حرفی زدن @};- @};- @};- @};- @};- زیبا بود موفق باشید @};- @};- @};- @};- @};-
  • مهیا غلامی سلام روناک عزیز و مهربونم...اول ازهمه عذرخواهی میکنم بابت اینکه نمیشه ک پای هر ترانه ات باشم ازین بابت بزرگی کن و ببخش و بذار به حساب درگیری های فکری و مشغله های این روزام گلم ترانه ت مث همیشه پراز احساس و نبض تپنده ست گویی همونطور که که احساس میکنی می نویسی درهمون هیجان و شور و شوق عاشقانگی...آفرین دختر ماه ... فقط تنها نکته ای که بنظرم رسید این بود که وقتی داری تصویری رو می سازی اول بند یه تصویر و پیش زمینه داری که من مخاطب رو آماده میکنی که به یه نتیجه گیری خوب برسم و شگفت زده شم ولی این اتفاق نمی افته و تو مصراع دوم رو یه تصویر جدا رو میذاری پیش روم...با مثال عرض میکنم: وقتی که عطر اشنای تو می پیچه توی راهروهای سرد حبس ابد به اون نفس هایی که با تو حال دیگه پیدا کرد مصراع دوم این بند ادامه مصراع اولت نیس...واین از ضربه کارت کم میکنه .هرکدوم جداگونه قشنگن ولی درادامه هم نیستن... مابقی زیبا بود و زیبایی... موفقتر باشی عزیزم :-x :-x :-x :-x :-x :-x :-x
    • روناک عساری مهیای عزیییییزم بانوی ادبیات من امیدوارم دست مشغله ها و تشویشهای دنیا از سر ادبیات کوتاه شه یکبار دیگه فرصتی شد تا از جام مهرت جرعه ای بنوشم و مست شوم از تماشای رقص دلنوشته ت تو باش تا رام کنم تمام حرفای سرکش تو باش تا سر سری نگیرم جادوی کلمات را تا روسریهامو از کمد بردارم و سر تمام سر سریهایم کنم شاید حجابی شود در مقابل چشمان زیبا بینت تو باش, تو باش, مهیا لطفا باش دیگه اجی :-S پای کامنت اقای عباسی هم گفتم که تردید داشتم سپاس مهیای عزیزم که این تردید را به یقین تبدیل کردی مرسی از اینکه روزمو ساختی همیشگی باشی
  • مریم سپید راه پله ها حالم رو فهمیدن وقتی که روشون پاتو کوبیدی از چشمی پنهونی نگات کردم چشمای تو گفت دردو فهمیدی =D> درود عزیزم..باز هم یه کار فوق العاده زیبا و بکر ازت خوندم و بسیار لذت بردم :-x ممنون از ارسالت و لایک تقدیمت :-) موفق باشی @};- @};- @};-
    • روناک عساری سلام خانم سپید از حضورت و قلب تپنده ی جاریت ممنونم احساست همیشه ستودنیس و شماره ی شناسنامه این احساس در هر ترانت مهری بر اثباتشه سپاس از همراهیت @};-
  • روناک عساری سلام اقای ادریس زاده ممنون از اینکه افکارتان را واژه به واژه با من سهیم شدید در رابطه با این درد من تو سینه خوابیده شعری از فریدون مشیری تقدیمتون می کنم خدایا وحشت تنهایی ام کشت کسی با قصه ی من اشنا نیس در این عالم ندارم همزبانی به صد اندوه می نالم روا نیس اینجا اگه فریدون بگه در عالم ندارم همزبانی حرفش رو کامل زده و چون معنی رو رسونده از نظر نقد شما پس باید این حشو باشه در صورتی که کاربرد اسم اشاره این چه در این بند فریدون چه در بند منه حقیر برای تاکید کردن و نشان دادن بیشتر است در رابطه با راهرو ها که میگید برای پر کردن وزن امده عارضم خدمتتون که نام ترانم پشت در است و من ادمی رو خواستم به تصویر بکشم که پشت در فریاد میزنه که معشوقش در رو به روش وا کنه و معشوقش تمام این مدت از پشت دری که بسته س این ترانه رو می گی پس راهرو راه پله پشت در و چشمی کلمات کلیدی ترانه بوده در خصوص میپیچه توی راهروهای سرد بار دیگر از فریدون شعری تقدیمتون میکنم در غبار طلایی خورشید ناگهان صد هزار بال سپید چون گلی در فضای صبح شکفت وز طنین (گلوله های) دگر همچو ابری به سوی دشت گریخت در رابطه با دیگه عذاب بسه این مصرع به این صورت بود , دیگه عذاب هر دومون بسه اما چون این ترانه رو دوست خوبم با گیتار به صورت دیگه عذاب بسه عذاب بسه دیشب برام خوند و با ملودیش منو به وجد اورد من سریع ترانه رو ساعت ۹ در سایت قرار دادم و از شانس خوبم ترانه تایید شد به همین علت با زمان بیشتری نسبت به ترانه دوستان بالا اومد و چون شما در اکادمی ساعت بیشتری رو موندید من مفتخر شدم به اینکه پای ترانم کامنت اول رو بزارید هر چند گویا خود شما از این موضوع خجالت زده شدید از اینکه خاطرتان مکدر شده عذر می خوام از واژه به واژه کامنت شما سپاسگزارم پیروز باشید
    • روناک عساری ا ی وای چرا کامنتم اینجا اومد :-S
      • علی ادریس زاده درود روناک عزیز.ممنون از توضیحاتت و لطفت.فقط در مورد راهرو من مشکلی با ماهیت راهرو نداشتم فقط دقیق جملم این بود وزن به نوع خوانش “راهروهای ” بستگی داره که بشه وزنو نگه داشت. یعنی راهرو های رو اگه "کند" تند" گسسته" و یا "پیوسته "بخونیم تو وزن خوانش تغییر ایجاد میشه و با خوانش نادرست ممکنه وزن دچار مشکل بشه. افتخاره اول بودن تو ترانه یکی از بهترین ها اما چون دوس ندارم نظرات شخصیم ""نه نقد" "تاثیری رو نظرات سایر دوستان بزاره از اولی در شرایط زیاده گوییم ناراحت شدم. تو از بهترینایی و وجودت وزن علمی آکادمی رو بالا میبره و باعث افتخاری. شاد باشی روناک جان @};- @};- @};-
    • حسين عباسي بائي خوش بحالتون که آنلاین ترانتون منتشر شد ترانه ما البته غزل بود نمی دونم چرا منتشر نشد هنوز که هنوزه توی لیست تاییده داره خاک می خوره
  • حسين عباسي بائي سلام زیبا بود @};- این بند از نظر معنایی ناقصه وقتی که عطر اشنای تو می پیچه توی راهروهای سرد---خب منتظم که بعد از وقتی یه جیزی بخوای بگی (یه جمله ی خبری )و این بیت حبس ابد به اون نفس هایی که با تو حال دیگه پیدا کرد----نمی تونه ادامه ی حرفت واسه وقتی باشه( مثلا وقتی نمیای حالم بد میشه)امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم عذاب بسه--استفاده پشت سر هم دوبار از (ب)خوانشو سخت کرده سکته داره موفق تر باشید @};- @};- @};-
    • روناک عساری سلام اقای عباسی مدتی بود پای ترانه هام کمرنگ بودین خوشحالم که دست پر برگشتین اون قسمت حبس ابد به اون نفس هایی منظورم از حبس ابد به نفس یعنی به صورت دیگر لعنت به اون نفس هایی که با تو حال دیگه پیدا کرد خواستم فضای تازه ای پیدا کنم اتفاقا یکی از بنداییه که خیلی بهش پیله کردم و مثل شما خودم و چند بار از لحاظ دستوری نقد کردم اما گفتم شاید درست باشه به همین صورت در اکادمی قرار بدم تا اساتید از این ژانر برام بگن تا تردیدم برداشته شه و درس تازه ای بیاموزم در رابطه با عذاب بسه پای کامنت خودتون که برای اقای ادریس زاده نوشتم توضیح دادم ;)) سپاسگزارم از دقت نظرتون همیشگی باشید. @};-
  • نيما سكوت بانو روناک ترانه های شما برای من همیشه اموزنده بوده واقعا عالی و استادانه بود @};- @};- @};- @};- @};- لایک @};- @};- @};- @};-
    • روناک عساری سلام اقای سکوت سپاسگزارم از اظهار لطف شما این ترانه برای خودم هم اموزنده بوده چون دوستان نقدای خوبی دارن می نویسن که امیدوارم ادامه داشته باشه سرفراز باشی @};-
  • مهشاد نورالسنا سلام روناک عزیز مثل همیشه زیبا بود و دوست داشتم ترانه تو @};- :-x فقط جسارتا به نظرم زیر چشمی پنهونی نگات کردم بهتر باشه تا "از" لایک تقدیمت
    • روناک عساری سلام مهشاد عزیز عزیزم جسارت چیه این یه رسالته که به همراهانت تو یک مسیر یاری برسونی در رابطه با اولین نقدت پای ترانم : منظورم از چشمی همون چشمیهای دره که تو هر خونه ای هم هس مدتیه که دیجیتالیشم @};- اومده ;)) مرسی از همراهیت پیروز باشی
  • مائده نجفی لایک @};-
  • بهزاد صنعتی @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> لایک
  • علی اصغر شریفی خوب بود، ولی اگه به سمت زبان محاوره مینوشتید شاید بهتر هم میشد. البته این صرفا نظر شخصی بنده هست. @};- :-)
    • روناک عساری سلام اقای شریفی مدتیه نظر شما پای ترانه هام جلب نمیشه و مورد پسندتون واقع نمیشه امیدوارم بتوانم به زودی رضایت دوست خوبی چون شما رو جلب کنم @};- [-(
      • روناک عساری اون شکلک قهرو من نفرستادم امروز موبایلم قاطی کرده به جای من تصمیم می گیره ;))
  • وحیدی(سورمه) سلام روناک عزیزم همیشه از خوندن ترانه هات واقعا لذت می برم این ترانه هم مثل ترانه های دیگت واقعا زیا هست امیدوارم که همیشه شاد باشی عزیز دلم لایک 2 تقدیمت گل نازم =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • علی ادریس زاده ایکاش اول نمیشدم : :"> :<
  • علی ادریس زاده درود روناک عزیز.ممنون از کار پر احساست. =D> =D> جسارتا چون میدونم داری با دقت کار ترانه رو دنبال میکنی و برات نظرات اهمیت داره جسارتا 32 تا نکته که تو کار به نظرم اومد رو میگم 1- این درد من تو سینه خوابیده این حشوه "درده من تو سینه خوابیده" 2- می پیچه توی راهروهای سرد وزن به نوع خوانش "راهروهای " بستگی داره که بشه وزنو نگه داشت. 3-دیگه عذاب بسه عذاب بسه این مصراع تکرار دو بار حرف ب "عذاب بسه" در اول و آخر دو کلمه متوالی اون هم با تکرار دوبار اون کلمات کار رو تو اجرا و ملودی و خوانش با مشکل و مکث مواجه میکنه. روناک عزیز مواردی که گفتم تنها نظرات شخصی بود که به ذهنم رسید و شاید همش اشتباه باشه اما چون از دوستان خوب و قدیمیم هستی و خیلی کارو جدی و خوب میبینی و دننبال میکنی نظراتم رو شفاف گفتم. قبلا گفتم کارایی که خوشم میاد و دوس دارم رو دقیق تر میخونم و میبینم. ببخش زیاده گویی هامو. :"> ممنون از کاره زیبا و خوبت روناک عزیز =D> =D> شاد باشی @};-
    • روناک عساری اقای ادریس زاده جواب نقد شما پایین کامنت اقای حسین عباسی جا خوش کرد ;)) کاشکی برام مقدور بود که پاکش کنم و اینجا براتون بزارم که زحمتتون نشه : چقدر من با این ترانه شما رو دردسر دادم :-S ببخشیداااا :-S :-)