مثل یک زن
بگو عاشقم دستاتو مشت کن
به دنیای بد بودنت پشت کن
بیا خاطراتت رو از من بگیر
بیا حس یک زن به رفتن بگیر
بشین توی دنیای من گریه کن
یه بارم شده مثل زن گریه کن
تو راهی که سر تا سرش رفتنه
تو باشی ته جاده ها روشنه
با تو شب نشینی پر از خاطره است
باتو ماه شب محو این منظره است
ببین هر طرف میری بارونیه
تموم تنت شکل ویرونیه
منو بو بکش لمس کن و تازه کن
منو با وجودت هم اندازه کن
منو شکل ماهی تو دریا بکش
رو بوم نگاهت رو ابرا بکش
با آغوش لبریز آرامشت
با موهای خیس روی بالشت
من و با نگاهت یکم گریه کن
درسته کسی نیست به من تکیه کن
تو بانوی شعرای من یک زنی
با تو خونه ای رنگ سردی نداشت
با اینکه پر از دردی و ساکتی
خدا باتو رو مردی معنی گذاشت
تـــرانه : مـرتضی رامـندی