عمومون قهرمان سرزمینه
صدای ضجه ی شمشیر و نیزه
زمین و آسمون لبریز دردن
تموم جاده ها رو به غروبن
چشامون خونه از بس گریه کردن
***
بگو شب زودتر برگرده اینجا
که تسکین زمینِ آتشینه
عمو جون رفت و بر می گرده با آب
عمومون قهرمان سرزمینه
***
/نه اشکی توو چشامون مونده بابا
نه بارون این زمینو میشناسه
سرت رو روو به بالا کن عمو جون
تو مردی گوش کن این التماسه
تو رفتی توو دل دردای ما که
خدا با دیدنت از عشق گفته
تو دستاتو سپردی دست ظلمت
که "مردی" بعده تو از پا نیفته/
***
سر بابا اگه رو نیزه ها رفت
ببین روی لبش لبخند داره
خدامون جای حق می شینه فردا
خدا واسه یه دنیا پند داره…