دو دل (خنک شد دلت که زمینم زدی؟)
دوزانو بغل کردم و سر به زیر
به دل، گفتم آهسته ،آروم بگیر
بهت گفته بودم که عاشق نشو
بهت گفته بودم بهونه نگیر
مگه من نگفتم به دریا نزن
تودریا دیگه دل به موجا نزن
مگه من نگفتم بهت لعنتی
به دریا زدی لا اقل جا نزن …
…سکوت شبو گریه ت حالاشکست
دیگه لا اقل دست نذا روی دست
تو گوش ت بدهکار حرفم نبود
پریشونی اومد کنارت نشست
توحرف خودت رو فقط میزدی
خنک شد دلت که زمینم زدی؟! …
…شده کارم هرلحظه کابوس سرد
ببین خودسری تو بامن چه کرد
دیگه وضعمو بدتر از این نکن
دیگه بسه هرشب تماشای درد
بذار حس کنم زندگی میشه کرد
نه اینکه همش ناله وآه و درد
دو دل مونده بودم بگم یا نگم
برو ..هرگز اینجا دیگه برنگرد
۹۳/۷/۱
ضمن تشکر از دوستانی که بی غرور ، نظر خودشون رو دریغ نمیکنند و اگر نقص ونقدی بود بصراحت بیان میکنند تا مایه پیشرفت مبتدیانی چون من بشود … دوستدار شما… کوچکترین عضوآکادمی.