نقش یه چشمک

واسه چشمون تو میگم
واسه این دردی که دارم
حوصلم سر رفته بازم
سایه بازی اینه کارم
نقش گل،بال پرنده
شکلکای روی دیوار
سایه ی یه دست یکتان
به خطا میسازه هر بار
شکل چشمای تو اما
از تبار نور محضه
جون نمیگیره چشت با
سایه ی این دست هرزه
دست هرزی که هزار تا
شکل تاریک و سیاه ساخت
به کشیده های دستش
به سیاهی خودش باخت
واسه چشمون تو میگم
واسه این دردی که دارم
دوست دارم روی دیوار
نقش یه چشمک بذارم

https://www.academytaraneh.com/8677کپی شد!
834
۷