سایه

"سایه"

نشد بی تو یه شب راحت بخوابم
شده کارم همش افسوس خوردن

شده حالم شبیه مردمی که
توقایق خیره به فانوس مردن

یه مشتی خاطره جاموند ازعشقت
دیگه خسته م ازاینکه سایه باشی

من این حال بدو اصلا نمیخوام
که تادست میزنم ازهم بپاشی

نه میذاری که نزدیکت شم اصلا
نه آسونه واسم دورازتوباشم

به تو وابستگی رو دوست دارم
به اون حدکه نباشی تو ،نباشم

یه وقتا داد وفریادم رونشنو
منوکی بهترازتو میشناسه؟

یه حرفی میزنی حرف دلت نیست
ولی حرفام واسه تو خاص خاصه

نمیتونم تک وتنهابمونم
نمیدونم به چی امیدوارم

برای زنده موندن بی بهونم
به اینکه زنده ام تردید دارم

چی میشد بودی و با مهربونی
پریشونی رویامو بگیری

اگه تصمیم برگشتن نداری
چرا ازفکر وقلب من نمیری؟!

۹۳/۶/۲

لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

محمدحسن ابراهیمی سلام متاسفانه باگوشی نمیشه پاسخ نظرات رو فرستاد یه وقت نگید اهمیت نداره و جواب نمیده و نمی خونه اولین فرصت بهمتون سر میزنم دوستتون دارم
۲۰ دی ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
سامان حافظی شده حالم شبیه مردمی که توقایق خیره به فانوس مردن آفرین من این حال بدو اصلا نمیخوام که تادست میزنم ازهم بپاشی چه تصویر سازیه جالبی @};- @};- @};- @};- @};-
۱۴ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
مجید صادقی سلام محمد حسن جان خيلي خوب بود مرسي =D> =D> =D>
۱۳ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
امیر غفاری زیبا بود موفق باشید @};-
۱۳ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
مسعود حسنی یه مشتی خاطره جاموند ازعشقت دیگه خسته م ازاینکه سایه باشی من این حال بدو اصلا نمیخوام که تادست میزنم ازهم بپاشی @};- @};- @};- @};-
۱۲ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
مرتضی تلیکانی @};- @};-
۱۲ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید
مجتبی بستان پیرا شده حالم شبیه مردمی که توقایق خیره به فانوس مردن زیبا نوشتی من این حال بدو اصلا نمیخوام که تادست میزنم ازهم بپاشی پسندیدم @};- @};- @};- @};-
۱۲ مهر ۱۳۹۳ پسندبرای پاسخ دادن وارد شوید

آکادمی ترانه

نخستین دانشنامه‌ی تخصصی ترانه، ویژه‌ی انتشار آثار ترانه سرایان معاصر

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

لغو پاسخ