مشکوک
یه فیلم ترسناک میساز اَمو
مثل چشم میشوم زیر گیسای اِمو
این همونی شد که میخواستمو
با شدیدترین لهجه میدانم اِنو
ترسناک میشود و نمیترسی از دلم
تو میگویی که من ال هستم یا بلم
میدهم به دهانت دو گوشهایم را
میخوری جای گوشت تو گوشهایم را
کنار دستمی اما چه میفهمی ازم
نمیگویم به تو تا که نخواهی ازم
تو نمیفهمی چرا، چرا نپرسیدی ازم
که چرا میخواهمت که تورا میخواهم
تو نترسیدی از این درام وحشتناکم
من به تو و اون دلت واقعا شکاکم
—
این نوشته برمیگرده به زمستان پارسال…
ممکنه بعضی جاهاشو متوجه نشید، بپرسید ازم.