بابای بی سر
عکست چه خندون ِ روی دیوار باباجون/خندت شده تکرار و هی تکرار باباجون
می خندی و چشمای مامان باز گریون ِ/با اینکه می دونی دلش بی تو چقد خون ِ
وقتی که مامان رو کنار ِ پیکرت دیدم/معنای عشق و عاشقی رو تازه فهمیدم
اون روزها که بچه گیهامو پیشم بودی/اون روزهای خوش چه پرپر شد به این زودی
جای صدای خنده هات عکسش روو دیوار ِ/بابای بی سر توو در و همسایه سردار ِ
جسمت شده صدپاره با مینای سرگردون/ای قاب ِ کهنه جون ِ من بابامو برگردون
تا کی شبا توو بالشم هق هق کنم بابا/خسته شدم کاشکی توو گریه دق کنم بابا
چند تا ستاره بشمورم تا خواب برگرده/برگرد بابا این جهان بی تو فقط درده
عکستو می بوسم دلم سرریزه رویا شه/توو خواب و بیداری می خوام جسم ِ تو پیدا شه
شب لرزه های تلخ ِ من بی بوسه هات سر شد/آغوش ِ من جای تو با ساکت معطر شد
پس کی قراره طعم ِ خوشبختیم برگرده/برگرد بابا این جهان بی تو فقط درده
اون دستها اون بوسه ها انگار رویا بود/چیزی شبیه فاجعه اما چه زیبا بود
بابای خوبم سخت بی رحمانه تنهایی/بابا بیا روشن بشن شبهای رویایی
باید به جای من بشی تا حس کنی بابا/بی سایه ی سر بدتر از زندون ِ این دنیا
از روی خودخواهی نخواه همراه ِ حور(ه) ا شی/دنیا پراز گرگه بیا تا ضامنم باشی